پنل اس ام اس ، پنل اس ام اس رایگان
پنل اس ام اس و ارسال تبلیغات پیامکی در سایت پیام رسون
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
براساس آمارها از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر میشود که در واقع باید گفت بیش از 45درصد از ازدواجها ناموفق است. از سال 1390 تا 1399 طلاق 28درصد رشد داشته است که سه عامل بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی از مهمترین عوامل آن به شمار میرود .مجموع ازدواج کشور در تابستان 1400، 134 هزارو 208 مورد بود و محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله 1390 تا 1399، بیش از 36 درصد کاهش یافته است و حدود 80 درصد طلاقها توافقی انجام میشود.از سال 1390 تا 1399 طلاق 28درصد رشد داشته است که سه عامل بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی از مهمترین عوامل آن به شمار میرود.در میان این آمارها یکی از موضوعات مهم این است که بسیاری از طلاقها در پنج سال اول زندگی رخ میدهد که اگر بتوان با مشاورههای خانوادگی از فروپاشی این خانوادهها جلوگیری کرد میتوان گفت تا حدود زیادی آمار طلاق را میتوان کاهش داد که همه این موضوعات به انجام مشاورهها مرتبط میشود. طلاق به معنی پایان شرعی و قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان میرود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق میافتد که استحکام رابطه زناشویی از بین میرود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستیها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آنها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد. شیوه انجام طلاق در قوانین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است اما در اغلب کشورها نیاز به تایید یک دادگاه یا مرجع رسمی حقوقی وجود دارد. مذاهب مختلف نیز رویکردهای متفاوتی به طلاق دارند. طلاق در اسلام به اختیار شوهر انجام میشود اما زن نیز در شرایط خاصی ممکن است حق طلاق را به دست بیاورد.واژه طلاق از ریشه عربی و به معنی «گشودن گره» و «رها کردن» است و در فقه اسلامی «زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص» تعریف میشود.سال هاست که آمار بالای طلاق در کشور ما به یک معضل اجتماعی بزرگ تبدیل شده است و با توجه به پیامدهای ناگوار این معضل باید مسئولان و کارشناسان هرچه زودتر در این خصوص تدبیری بیندیشند تا میزان ازدواجهایی که پیشبینی میشود به طلاق ختم شوند کمتر شود زیرا امروز این آمار یعنی ناموفق بودن بیش از 45 درصد ازدواجها آمار بسیار وحشتناکی است که بنیان خانواده را هدف گرفته است. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان میبینند، اما فرایندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار میشوند. کودکان بزرگتر بهتر میتوانند انگیزههای پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثرات طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. اینها تنها بخشی از آثار نامطلوب طلاق است.>جبههگیری علیه یکدیگر فاطمه رسولی روانشناس در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« در روابط خانوادگی و به ویژه در روابط بین زوجین بیش از هر چیز دوستی، عشق و محبت باید حاکم باشد. همان طور که در هر کار جمعی (حداقل دو نفره) طرفین کوشش میکنند از تمام امکانات خود در پیشبرد هدف خود استفاده کنند و از هر عاملی که ممکن است آنها را از هدف واحدشان دور کند پرهیز نمایند، در زندگی مشترک نیز در واقع دو نفر به قصد برپایی یک زندگی جدید با یکدیگر هم پیمان میشوند. شاید به همین دلیل است که معمولاً حتی در سادهترین حالات آغاز زندگی مشترک با جشن و شادی همراه است.اما چه میشود که دو فردی که در آغاز زندگی در کنار هم یک تیم متحد و همراه را تشکیل میدادند، بعد از مدتی از ازدواج، در مقابل هم و علیه هم جبهه میگیرند؟!علتهای زیادی وجود دارد که شاید نه به طور مستقیم اما کاملا غیر مستقیم با کاهش رضایت و صمیمیت زناشویی بنیان خانواده را از هم میپاشاند.»>مشکل اقتصادی و بیکاریوی ادامه داد:« به طور مثال:مشکل اقتصادی در وهله اول به نظر میرسد مهمترین عامل، مشکل مالی و اقتصادی است که به تدریج بنیان خانواده را از هم میپاشد و زوجین را به سوی اختلاف و جدایی میکشاند. در کشوری که بارها حتی از سوی مسئولین عنوان شده که اقتصاد ما بیمار است چگونه میتوانیم از زن و شوهری که با هزار امید و آرزو زندگی مشترک خود را آغاز میکنند بخواهیم که بدون توجه به گرانی کمرشکن مخارج زندگی و مایحتاج روزانه، با خوشی و شادی به زندگی خود ادامه دهند و خم به ابرو نیاورند؟ بیکاری مشکل دیگری است که میتواند در ایجاد اختلاف در زندگی موثر باشد بیکاری زوج است. مردی که بیکار است به هر دری میزند تا شاید بتواند کاری پیدا کند و به طریقی درآمدی برای خود ایجاد کند و از عهده مخارج زندگی برآید. اما میدانیم که در اثر همان اقتصاد بیمار، بیکاری هم سالها است در جامعه ما رو به افزایش است بیکاری فقر میآورد زیرا درآمد خانواده از بین میرود و طبعاً بیدرآمدی به فقر منتهی میشود. اما بیکاری خود به خود نیز موجب آسیب و انحراف میشود، زیرا کسی که بیکار است احساس بطالت میکند و بطالت موجب انحراف میگردد.>فقدان آموزشهای مناسباین روانشناس در ادامه افزود:« شرکت در مشاورههای قبل از ازدواج میتواند بهطور قابل توجهی در کاهش آمار طلاق موثر باشد. مشاورهی قبل از ازدواج مهارتهای حل مشکلات و اختلافات را به همسران میآموزد و برای حل مسائلی که بعدها در زندگی زناشویی ممکن است به اختلافات تمامعیار تبدیل شود، ضروری است. اما متاسفانه بسیاری از زوجها در جلسات مشاوره شرکت نمیکنند و این موضوع در افزایش آمار طلاق بیتاثیر نیست.»>خیانتوی در آخر تصریح کرد:« برآوردهایی که در مورد خیانت در ازدواج وجود دارد، در مطالعات مختلف متفاوت است و متاسفانه نمیتوان در مورد آمار دقیق آن نظر داد. با این حال با یک جمعبندی کلی میتوان به این نتیجه رسید که این آمار نگرانکننده است. البته بهطورکلی میزان خیانت در بین زوجهای متاهل کمتر از رابطههای طولانیمدت یا زندگیهای مشترک بدون ازدواج است. البته خیانت به سنوسال و میزان آموزش طرفین نیز بستگی دارد. بر اساس مطالعات بهطورکلی زوجهای مسنتر و آموزشدیدهتر بیشتر به تعهدات خود پایبندند.»>درک عاطفی در جامعه ما کم شده استامیرمحمود حریرچی جامعه شناس نیز در این خصوص به آفتاب یزد گفت:«افراد باید ازدواجشان منطبق بر شناخت باشد.یعنی دو طرف باید نسبت به یکدیگر شناخت اولیه پیدا کنند و مطابق با فرهنگ و سلیقهای که دارند به همدلی برسند تا در نهایت همراه هم شوند. در این شرایط است که زندگی در تمام سختیها و حتی شرایط دشوار تداوم پیدا میکند.اما متاسفانه فرصت دستیابی به این نوع شناخت در جامعه ما به افراد داده نشده است و معیار افراد هم نیز معیار درستی نیست. متاسفانه افراد این روزها خیلی به ظاهر یکدیگر اهمیت میدهند و سعی میکنند متفاوت از چیزی که واقعا هستند خودشان را نشان دهند.این مورد به خصوص در نسل جوان بسیار دیده میشود. بسیاری از افراد در شبکههای مجازی سعی میکنند با تظاهر خود را مطابق با سلیقه جامعه نشان دهند تا مورد پسند دیگران واقع شوند.اما افراد وقتی با یکدیگر ازدواج میکنند متوجه این میشوند که فرد مورد نظرشان چیزی را نشان داده که متفاوت از واقعیت درونی او بوده است.بحثهای مالی و اقتصادی هم نیز بسیار مهم است. ازدواج در جامعه ما سخت است اما طلاق بسیار راحت. در شروع ازدواج افراد برای تشکیل خانواده هزینههای زیادی را میپردازند ولی همین زندگیها نیز به راحتی از هم میپاشند. از سوی دیگر درک عاطفی در جامعه ما بسیار کم شده است و ما با عواطف بیگانه شده ایم. جدای از این آمار رسمی بسیاری از زوجین از یکدیگر طلاق عاطفی گرفته اند. مسئله طلاق در جامعه ما بسیاری مسئله پیچیدهای است. فاطمه رسولی: بیکاری مشکل دیگری است که میتواند در ایجاد اختلاف در زندگی موثر باشد بیکاری زوج است. مردی که بیکار است به هر دری میزند تا شاید بتواند کاری پیدا کند و به طریقی درآمدی برای خود ایجاد کند و از عهده مخارج زندگی برآید. اما میدانیم که در اثر همان اقتصاد بیمار، بیکاری هم سالها است در جامعه ما رو به افزایش است بیکاری فقر میآورد زیرا درآمد خانواده از بین میرود و طبعاً بیدرآمدی به فقر منتهی میشودامیرمحمود حریرچی: بسیاری از افراد در شبکههای مجازی سعی میکنند با تظاهر خود را مطابق با سلیقه جامعه نشان دهند تا مورد پسند دیگران واقع شوند.اما افراد وقتی با یکدیگر ازدواج میکنند متوجه این میشوند که فرد مورد نظرشان چیزی را نشان داده که متفاوت از واقعیت درونی او بوده است
کد را وارد نمایید:
RSS